ماجرای صاحبان اموال مصادره شده پس از انقلاب
زمانی که ماجرای متولد شدن پیکان و حضور این ماشین در خیابان را پیگیری میکنیم و تکههای پازل صنایع پیش از انقلاب را کنار هم میچینیم، سؤالهای متفاوتی به ذهن خطور میکند. سرنوشت کودکی که نهایت آرزویش شستن شیشه ماشینها بود اما درنهایت محبوبترین خودروی ملی را روانه خیابانها کرد، امروز چه شده است؟ سرانجام کسی که برای نخستین بار خانههای کرمان را روشن کرد امروز به کجا ختم شده است؟ صنعت پررونق کفش که روزگاری برو و بیایی برای خود داشت، چرا امروز در سایه مدیریت دولتی به سکوت کشیده شده است؟ صنعتگران بزرگ ایران فارغ از تمامی وابستگیهای سیاسی یا عقاید خود امروز در کجا به سر میبرند؟ کسانی که روزگاری بهواسطه قانون حفاظت و توسعه صنایع تمامی اموال خود را از دست دادند، امروز در کجای جهان ایستادهاند؟ نام افرادی که روزی چراغ صنعت ایران به امید آنان روشن بود، چیست؟ چرا این شرکتها توقیف شدند و سرنوشت پایههای صنعت ایران در زمان پهلوی به کجا انجامید؟
چه کسانی از این افراد در قید حیات هستند؟
آذر ابتهاج، تنها زن حاضر در میان این جمع
حرفه اصلی آذر صنیع پزشکی بود، اما پس از ازدواج با آقای ابتهاج بهعنوان یکی از سیاستمداران به نام زمان پهلوی، سرپرستی کلوب بولینگ را بر عهده گرفت. پیش از پیروزی انقلاب این زوج تصمیم گرفتند سهام خود را در بانک ایرانیان به هژیر یزدانی واگذار کنند و کلوب بولینگ آنها نیز در ونک تعطیل شده بود.
جعفر اخوان، بنیانگذار صنعت خودرو در ایران
جعفر اخوان کار شرکت بازرگانی جیپ را با واردات جیپ ویلیز شروع کرد. اما اخوان که تنها به یک واسطه تجاری بودن راضی نبود، در سال ۱۳۳۵ خط مونتاژ این خودرو را در ایران راهاندازی کرده و نهایتا جیپ شهباز را تولید کرد. امروزه پارسخودرو میراث دار جعفر اخوان در صنعت خودروسازی است.
عبدالحمید اخوان کاشانی ماشین لباسشویی را به ایران آورد
هرچند عبدالحمید برای نخستین بار انواع وسایل الکترونیکی مانند لباسشویی و چرخخیاطی را به ایرانیان هدیه داد، اما تا پیش از راهاندازی فروشگاه زنجیرهای بزرگ نام او شناخته نشد. پسازآن او با شریک تجاری خود فروشگاههای زنجیرهای کوروش را در ۸ نقطه ایران راهاندازی کرد. اما درنهایت به دلیل اختلاف با شریکش سهام خود را واگذار کرد.
مهدی بوشهری، همسر اشرف پهلوی
مهدی بوشهری بهواسطه ازدواج با اشرف پهلوی توانست به شهرت و ثروت زیادی دست یافته و سهامدار شرکتهای زیادی شود. همچنین این شخص کسی بود که تعدادی راکتور را از فرانسه برای ایران خریداری کرد. همچنین نام او در فهرست مقروضان به بانک ملی ایران در آن زمان به چشم میخورد.
علینقی عالیخانی، خدمتگزار بخش خصوصی
عالیخانی درواقع یک مقام دولتی بود که خون را در رگهای بخش خصوصی جاری کرد. او که مدتی را به فعالیت در اتاق بازرگانی تهران پرداخته بود، زمانی که به وزارت اقتصاد رسید از تجربه خود استفاده کرده و کارخانهها را خصوصیسازی کرد.
محمود خیامی، بنیانگذار کارخانهایران ناسیونال
محمود خیامی که امروز در انگلستان سکونت دارد، در کنار برادرش کارخانهایران ناسیونال را بنیان نهاد. پس از انقلاب سهام ایران ناسیونال به محمود رسید و در حال حاضر ۷ نمایندگی مرسدس بنز را در نقاط مختلف انگلستان و آمریکا مدیریت میکند.
مرتضی رحیم زاده، بنیانگذار کوی معروف ولیعصر تبریز
مرتضی رحیم زاده توانست با همکاری شهرداری تبریز کوی ولیعهد را که امروز به نام ولیعصر شناخته میشود، احداث کند. همچنین کبریتهای ممتاز نیز از مهمترین میراثهای خانواده رحیم زاده برای ایران بود.
طاهر ضیایی، رئیس اتاق صنایع و معادن
طاهر ضیایی با ورود به دنیای سیاست تصمیم خود را برای جدایی از حرفه خانوادگی عملی کرد. او توانست چند دوره بهعنوان نماینده مجلس شورای ملی انتخاب شده و درنهایت نیز با پیروزی انقلاب به آمریکا رفت.
امیر عمید حضور، صاحب کفش بلا
امیر عمید حضور ۵ سال پس از فوت پدر توانست نام گروه صنعتی بلا را بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان کفش در ایران بر سر زبانها بیندازد. در سال ۵۷ امیر به آمریکا رفته و در آنجا فعالیتهای اقتصادی خود را ادامه داد.
خداداد فرمانفرماییان، فرزند خلف خانواده فرمانفرماییان
آشنایی خداداد با آقای ابتهاج باعث شد که او بتواند وارد سازمان برنامهوبودجه شود. این همکاری نهایتا ریاست بانک مرکزی را برای خداداد به ارمغان آورد. بااینحال فعالیت در شرکت سهامی لامپ ایران و لامپ پارس از مهمترین فعالیتهای اقتصادی این عضو از خانواده فرمانفرماییان است.
کاظم خسروشاهی، فعال حوزه دارو
کاظم خسروشاهی برای گسترش بازار پدر به آمریکا رفته و توانست نمایندگی شرکت دارویی ماکسون رابینز را به دست آورد. خانواده خسروشاهی توانستند با متمرکز شدن بر روی بازار دارو تجارت خود را رونق ببخشند. کاظم خسروشاهی امروز در پاریس سکونت دارد.
اکبر لاجوردی، بنیانگذار صنایع بهشهر
اکبر لاجوردی از آن دسته کسانی بود که برای توسعه صنایع نساجی در ایران به دانشجویان این رشته بورس تحصیلی اعطا میکرد. این شخص که مدیر کارخانههای پلی اکریل و راوند کاشان بود، پس از انقلاب در ایران ماند و تلاش کرد تا اموال ازدسترفته خود را بازگرداند. اما امروز در آمریکا مشغول ادامه فعالیتهای اقتصادی خود است.
حبیب لاجوردی، محقق رشته MBA
حبیب لاجوردی که بهعنوان بخشی از صنایع بهشهر مشغول به فعالیت بود، در میانسالی راه پژوهش و تحقیق را در پیش گرفته و مرکز مطالعات مدیریت را در تهران تاسیس کرد. او اکنون در دانشگاه هاروارد مشغول به فعالیت است.
علی رضایی، صنعتگر و بانکدار
علی رضایی موسس بانک شهریار، به بانکهای مختلف داخلی و خارجی مقروض بود. هرچند این قرضهای متوالی تا حدی بانک شهریار را به دره نزدیک کرد اما بانک مرکزی برای نجات بانک شهریار تدابیری اندیشید. علی رضایی در دوره هفتم مجلس سا نیز عضوی از این مجلس بود.
از میان اسامی حاضر در این فهرست چه کسانی در قید حیات نیستند؟
ابوالحسن ابتهاج، رئیس سازمان برنامهوبودجه
آقای ابتهاج در ابتدا در سمت معاونت بانک شاهنشاهی مشغول به کار بود و پسازآن به ریاست بانک ملی منصوب شد. در سال ۱۳۳۱ رئیس صندوق بینالمللی پول به آقای ابتهاج پیشنهاد داد که بهعنوان مشاور کار خود را در این مرکز شروع کند. اما رفتهرفته ریاست بخش مربوط به خاورمیانه در این صندوق بر عهده آقای ابتهاج قرار گرفت. بانک ایرانیان از یادگاریهای آقای ابتهاج است که در سال ۱۳۷۸ درگذشت.
مراد اریه، تاجر یهودی مراد اریه توانست در جوانی نام خود را بهعنوان یکی از تجار بزرگ پارچه به ثبت برساند. مراد در چهار دوره بهعنوان نماینده یهودیها در مجلس شورای ملی انتخاب شد. یکی از بزرگترین کارهایی که مراد اریه انجام داد بهرهبرداری از یک مجتمع تجاری بسیار بزرگ بود. مجتمعی که بعدها تبدیل به جایگاهی برای کارخانههای مختلف و واحدهای تولیدی گردید. مراد اریه که پس از انقلاب به نیویورک مهاجرت کرده بود، در سال ۱۳۷۲ دار فانی را وداع گفت.
اسدالله رشیدیان، سیاسیترین چهره حاضر در این فهرست
اسدالله رشیدیان یکی از اصلیترین پایههای کودتای ۲۸ مرداد بود و پسازآن فعالیتهای سیاسیاش را علیه دولت امینی ادامه داد. محمدرضا پهلوی برای قدردانی از زحمات او و برادرش، مجوز تاسیس بانک را برای آنها صادر کرده و بهاینترتیب پای اسدالله به عرصه اقتصاد باز شد. پسش از انقلاب رشیدیان توانست سرمایه خود را از ایران خارج کرده و خود به انگلیس رفت. رشیدیان در اوایل دهه ۶۰ دار فانی را وداع گفت.
حبیب ثابت، از فرش به عرش رسید
حبیب ثابت کارهای تجاری خود را از نوجوانی برای غلبه بر فقر خانوادگیاش آغاز کرد. در این دوران او یک مغازه تعمیر دوچرخه داشت و بعدها با وارد کردن چند دستگاه اتومبیل، نخستین موسسه حملونقل را در ایران راهاندازی کرد. در ۲۹ سالگی حبیب ثابت نخستین کارخانه تجاری ماشینی را در ایران راهاندازی کرده و برند فیروز نیز از نشانههای او در ایران امروز است. ثابت در سال ۱۳۶۴ درگذشت.
احمد خیامی، صاحب بزرگترین کارخانه خودروسازی
احمد خیامی از بنیانگذاران شرکت ایران ناسیونال و بزرگترین کارخانه خودروسازی در ایران است. او که در مشهد متولد شده بود، کارخانهای را راهاندازی کرد که روزانه ۱۷ خودرو را مونتاژ میکرد. احمد خیام از بنیانگذاران فروشگاههای زنجیرهای کوروش نیز بود و پس از انقلاب به کانادا مهاجرت کرد. او درنهایت به دلیل سرطان درگذشت.
محمدرحیم متقی، صاحب کفش ملی
نام کفش ملی در ایران امروز نام محمدرحیم متقی را که در سال ۱۳۸۴ درگذشت، زنده نگه داشته است. روزگاری کفش ملی روزانه بیش از ۱۰۰ هزار جفت کفش تولید میکرد. اما امروز به ورطه سقوط کشیده شده و تنها نامی از آن بهجامانده است. متقی پس از مهاجرت به آمریکا همچنان تولید کفش را ادامه داد و در کشورهای مختلف این صنعت را زنده نگه داشت.
محمود لاجوردی، صاحب شرکت خانوادگی آرین
محمود لاجوردی که پیش از سال ۱۳۲۰ در زمینه تنباکو، توتون و قند فعال بود، سرانجام توانست شرکت خانوادگی آرین را بنیان گذارد. او تا سال ۱۳۶۳ در ایران بود اما درنهایت به دنبال درمانی برای سرطان به آمریکا رفته و در آنجا درگذشت.
قاسم لاجوردی، بنیانگذار بانک بینالمللی ایران و ژاپن
قاسم لاجوردی یکی از تاثیرگذارترین پسران خانواده لاجوردی بود که توانست پای شرکت خانوادگی آرین را به آمریکا باز کند. این شخص که تاسیس کننده بیش از ۸۰ شرکت در شهرهای مختلف ایران بود، سرانجام در سال ۱۳۸۹ در آریزونای آمریکا درگذشت.
ماجرای صاحبان اموال مصادره شده پس از انقلاب – ماجرای صاحبان اموال مصادره شده پس از انقلاب